الان (12)

چهار صبح از بی‌حسی دستم که روش خوابیده بودم بیدار شدم. فکر کنم ساعت 11شب خوابیدم و حالا هم دارم رادیو گوش میدم، منتظر پخش چشم‌انداز بامدادی هستم. دیروز اصلا حس جواب دادن به چندتا ایمیل نداشتم که امروز تونستم بیشتر اون‌ها رو جواب بدم. چند تا از دوستان هم توی فیسبوک مسیج دادن که یکی از اون‌ها نیاز داشت باهاش ارتباط بگیرم و واقعا متاسفم توی این شرایط تنهاش گذاشتم. این روزها نتم قطع و وصل میشه اما همیشه سرعتش بالاست، فکر میکنم از مودم باشه و باید یک متخصص چکش بکنه.
حس بامدادی توی خونه با حس بامدادی سر کار خیلی فرق داره. من عاشق شبم و شب‌کاری رو برای همین دوست داشتم اما دو هفته پیش مشکلم این بود که نمی‌تونستم بخوابم. این هفته روش خوبی رو پیدا کردم و تا 12 یا 1 بیدار می‌موندم بعد می خوابیدم تا پنج و شیش که وقت رفتن سر کار بود. آدم وقتی کاری رو انجام بده خودش رو با اون شرایط تطبیق میده.

همین الان نازنین جاوید داره چشم انداز بامدادی رو اجرا میکنه و پناه فرهاد بهمن داره اخبار رو می‌خونه. عاشق توپق‌های بامدادی‌ام. خبر درباره آتش بس یک روزه واقعا یک طرفه بود، متاسفم. حماس می‌گوید آتش بس دائمی می‌خواهیم نه یکی دو روزه، آمریکا می‌خواهد یک هفته آتش‌بس بشود که بحث و مزاکره درباره ادامه این روند صورت بگیرد، اما بی‌بی‌سی فارسی به درستی به اون اشاره نمی‌کنه.

این روزها زندگی‌ام تحت تاثیر کار ِ سیاهی که در فرار نکبت‌بار ِ پناهندگی می‌کنم قرار گرفته. توی فیسبوکم درباره کار و روزگارم می‌نویسم اما بعضی از دوستان نسبت بهش واکنش نشون دادن. زندگی من قلمم بوده که از لحظه‌هام گفته، لحظه‌های هویت ِ درونم. هویت درون و فیسبوک و شایان ِ میم کسی است که زندگی خودش رو رک و صادقانه و صمیمی به نمایش گذاشته تا زندگی یک همجنسگرای ایرانی دیده بشه، این بخشی از مبارزه با هموفوبیاست، این بخشی از مبارزه‌ی من برای استیفای حقوق اولیه خودم بوده و هست. من به کارم ادامه میدم و آدم‌ها باید به لایف استایل همدیگه احترام بذارند.

پیوست به پست: Saken Ol

خارج از پست: تو آرامش ِ این منطقه‎‌ی طوفان زده‌ای، هرچقدر کم اما بمان!

2 دیدگاه مال خودتان را بیفزایید

  1. پسر تنهای خسته می‌گوید:

    منم شب رو دوست دارم، ولی واسه ی خوابیدن نه شب زنده داری :-p !!!
    ضمنا فکر می کنم مواضع خالد مشعل خیلی به احمدی نژاد خودمون شباهت داره! خدا با هم محشورشون کنه!
    در مورد پناهندگی باید باهات مفصل صحبت کنم، میخوام ببینم ارزش این فرار «نکبت بار» رو داره یا نه ؟! هرچند آخرین گزینه ی روی میزه…
    خوشحالم که بالاخره بین این همه وبلاگ مرده یه وبلاگ اکتیو پیدا شد، و کسی که توی این آشفته بازار فیسبوک و وایبر و کوفت و زهرماه هنوز ارزش بلاگری و نوشتن رو یادش مونده
    @};-

    لایک

    1. شایان می‌گوید:

      دم خودت گرم که فعال تر از همه ی ماهایی
      برات ایمیل میذارم
      shaaaayan@gmail.com

      لایک

نگاه شما

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s