در روزهای ابتدایی سال 2018 دادگاهی در تورنتوی کانادا برگزار شد که نه تنها جامعه رنگین کمانی ما را تحت تاثیر قرار داد بلکه به مساله و موضوع مهمی در کنشگری ضد رژیم و حقوق زنان ایران تبدیل شد. این دادگاه با شکایت شادی امین از آرشام پارسی به اتهام راه اندازی یک وب سایت…
برچسب: پناهنده
گی بودن و پناهنده شدن (قسمت پنجم)
پژمان و حسن، رفقای هفت سالهام در ایوان خانهی یک دوست مشترک، با آبجو و ماءالشعیر انار هوفنبرگ که دوست داشتم، ضیافت خداحافظی برگزار کردند. روز قبل تلفنی تهیه کرده بودم تا در دوران پناهندگی بدون لبتاب، کمی خودم را به آن سرگرم کنم، با آن عکس گرفتیم و خاطره را ثبت کردیم. دربارهی رفتنام کسی…
گی بودن و پناهنده شدن (قسمت چهارم)
روی نقشهی سرویس گوگل شهر دنیزلی را جستجو کردم، نزدیک به دو هزار کیلومتر فاصله من و یاورام و بعد از رفتن، من و خانواده، دوستان و میهنم بود. عکسهای شهر را دیدم که نشان میداد شهری در حال توسعه است. تمام مدت با یاور در ارتباط بودم و همزمان با کار، درباره روزمره و…
گی بودن و پناهنده شدن (قسمت سوم)
روحانی نقش هاشمی را برعهده گرفته بود و اصلاحطلبان مجبور شدند قافیه را به هاشمیچیها و به قول خاتمی، روحانی ِ متکبر تحویل دهند. 22خرداد با اکراه انگشت در استامپ زدم و بعد به دوستانم گفتم، احساس میکنم در مدفوع خامنهای انگشت زدم و آن طور که خوداش خواهش کرد، اگر ایران را دوست دارید…
گی بودن و پناهنده شدن (قسمت اول)
در خانه نشسته بودم که درب خانه را محکم زدند، مادرم در حالی که میگفت «چه خبره، کیه؟»، در را باز کرد و سه مرد فربه با فشار به در، مادرم را به عقب پرتاب کردند. من به سرعت به ته اتاق دویدم و از پنجره خودم را به حیاط همسایه پشتی انداختم، در خانه…