دو و هجده دقیقه بامدادِ یکشنبه، اولِ مارچِ دوهزار و بیست است و دمای اتاقم ۲۶.۱ درجه سانتیگراد. به شکل عجیبی بعد از دو هفته سرد بودنِ خانه، امشب که دمای هوای شهر نیاگارا فالز در استان آنتاریوِ کانادا منفی ۱۴ درجه است، در آسودگی، عریان بر تختم دراز کشیدهام و از سکوتِ شبِ سفید…
برچسب: لحظه نویسی
الان (26)
بهم نمیاد، چون با هیجان حرف میزنم، بلند میخندم، میتونم خیلی سریع حرف بزنم و کلمات رو به راحتی به زبون بیارم، بهم نمیاد، بهم نمیاد آدمی باشم که زود عصبانی نشه، ولی خیلی راحت عصبانی نمیشم. سال پیش وقتی موتور یک دوست ناپدید شده بود و یک نفر که همه جا و همیشه خودش…
الان (24)
دوش گرفتهای تر و تمیز لمیده بر کاناپه چسبیده به رادیاتور خاموشام. الان از استریم سوندکلودام موسیقی توی گوشم گذاشتم و دارم صبح جمعهای خوش رو پشت سر میذارم. این روزا یه خورده ندونم کاری یک نفر رو سخت میگیرم اما باید بگذرم و طوری شل بگیرم که باز مسیر آب ِ گلآلود از زیر…