جوان همجنسگرایی که به قتل رسید: درباره سید علی فاضلی منفرد، معروف به علیرضا

به گزارش رادیو رنگین‌کمان، جوان همجنسگرایی که به نام علیرضا معروف بود، به دست اعضای خانواده‌اش کشته شد. رادیو رنگین‌کمان از دریافت فایل‌های صوتی خبر داده که علیرضا در آن از تهدید جانی از طرف خانواده گفته است و به دنبال خروج از کشور بوده. در خبرهای ابتدایی، نام این جوان علی فاضلی منفرد مشهور…

هشدار: این یک پست تحدید کننده است! آنقدر درهم شکسته ام که لعنت به منفعت جمعی، انتظار منفعت شخصی دارم.

در ترکیه افراد خارجی که می‌خواهند خون بدهند باید سه سال از مدت اقامتشون در ترکیه گذشته باشه. نمی‌دونم چرا همچین قانونی موجود هست اما یکی از حسرت‌های بچه‌های پناهنده مسئول و پایبند به اصول مدنی-شهروندی، نداشتن امکان خون دادن در ترکیه است. با این وضعیتی که دارم، احتمالا یکی از معدود خون داده‌های پناهنده…

گی بودن و پناهنده شدن (قسمت پنجم)

پژمان و حسن، رفقای هفت ساله‌ام در ایوان خانه‌ی یک دوست مشترک، با آبجو و ماءالشعیر انار هوفنبرگ که دوست داشتم، ضیافت خداحافظی برگزار کردند. روز قبل تلفنی تهیه کرده بودم تا در دوران پناهندگی بدون لبتاب، کمی خودم را به آن سرگرم کنم، با آن عکس گرفتیم و خاطره را ثبت کردیم. درباره‌ی رفتن‌ام کسی…

گی بودن و پناهنده شدن (قسمت چهارم)

روی نقشه‌ی سرویس گوگل شهر دنیزلی را جستجو کردم، نزدیک به دو هزار کیلومتر فاصله من و یاورام و بعد از رفتن، من و خانواده، دوستان و میهنم بود. عکس‌های شهر را دیدم که نشان میداد شهری در حال توسعه است. تمام مدت با یاور در ارتباط بودم و همزمان با کار، درباره روزمره و…

گی بودن و پناهنده شدن (قسمت سوم)

روحانی نقش هاشمی را برعهده گرفته بود و اصلاح‌طلبان مجبور شدند قافیه را به هاشمی‌چی‌ها و به قول خاتمی، روحانی ِ متکبر تحویل دهند. 22خرداد با اکراه انگشت در استامپ زدم و بعد به دوستانم گفتم، احساس می‌کنم در مدفوع خامنه‌ای انگشت زدم و آن طور که خوداش خواهش کرد، اگر ایران را دوست دارید…

گی بودن و پناهنده شدن (قسمت دوم)

صفحه‌های خبری اصلاح‌طلبان را به روز می‌کردم، می‌دانستم خاتمی نمی‌آید و منتظر تصمیم هاشمی بودم. در دلم طوفانی بود اما به خاطر دل‌تنگی شدیدی که داشتم. همه در میدان فاطمی جمع شده بودند، مقابل وزارت کشور اما دلم از انقلاب گذشته بود، می‌خواستم در نزدیکی فرصت، جایی نزدیک ِ نزدیک به قریب باشم. انگار کسی چیزی…