تصور کن دراز کشیده‌ام و در خاطرات می‌غلطم و مچ ِپاهایم روی دسته مبل است و تکون میدم و دوباره پال مال ِ آبی می‌کشم. پست تقدیم به مهدی که نمی‌خواد منو ببینه!

از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه انی رایت دهرا من هجرک القیامه (بدرستیکه من از دوری تو دنیا را قیامت می بینم ) دارم من از فراقش در دیده صد علامت لیست دموع عینی هذا لنا العلامه (اشکی در چشمانم نیست و این برای ما نشانه است ) هر چند کازمودم از وی نبود…

و بالاخره آرامش به مبارکی ِ «Beauty On the Run»

بروید ای حریفان بکشید یار ما را به من آورید آخر صنم گریزپا را به ترانه‌های شیرین به بهانه‌های زرین بکشید سوی خانه مه خوب خوش لقا را وگر او به وعده گوید که دمی دگر بیایم همه وعده مکر باشد بفریبد او شما را دم سخت گرم دارد که به جادوی و افسون بزند…

حیلت رها کن

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو…

در آستانه

باید استاد و فرود آمد بر آستان دری که کوبه ندارد، چرا که اگر به گاه آمده باشی دربان به انتظار توست و                                                                           اگر بی گاه به در کوفتن‌ات پاسخی نمی آید. کوتاه است در، پس آن به که فروتن باشی. آیینه ای نیک پرداخته توانی بود آن جا تا آراستگی را              پیش…

متن سکوت من

دلم قلمرو جغرافياى ويرانى است هواى ناحيه ما هميشه بارانى است دلم ميان دو درياى سرخ مانده سياه هميشه برزخ دل تنگه پريشانى است مهار عقده آتشفشان خاموشم گدازه هاى دلم دردهاى پنهانى است صفات بغض مرا فرصت بروز دهيد درون سينه من انفجار زندانى است تو فيض يك اقيانوس آب آرامى سخاوتى، كه دلم…

این روزهای من in rooz haye man

به زندگی سلامی دیگر دادم عشق پاسخ داد مردم عشق نوش دارو شد باز هم مردم دوباره نوش دارو خوردم و دوباره مردم این روز ها نوش دارو می خورم و می میرم