مارها بر شانههای ضحاک، معز جوانان ما را میدرند، سرشان را بالای دار میبرند و تنشان را میسوزانند. اگر فریدون، افسانهای در تاریخ ماست، امروز درفشِ کاوههای آهنگر بلند شده است تا داد خواهی این بیداد را داد بزنند.
امروز، همین امروز که در دنیای صفر و یک، ترند و هشتگ و توییتر، چارهی سر ندادن اما بر سر دادن است. امروز ملتهای آزادهی ایران، با هر دیدگاهی، از کشتارگاه رژیم ملقب به قوهی قضاییه جمهوری اسلامی، درخواست اعدام نکردن سر دادن. در این دنیای صفر و یک که میگویند بات و ربات دارد، این ملت فراموش نکردند که دیگر ظالمانِ تاریخ میگفتند نوار و رادیو بالای پشت بام پخش میکنند.

آری، دو رژیم که استبداد را پیشه، از ملت دوری و حقوق آنها را نادیده میگرفتند/میگیرند، مانند هر رژیمِ استبدادی سر در برف کردهاند و خیالِ خام خود را خیالبافی میکنند. رویایی در سر دارند که پس از سالها کشتار و فریب، همچنان بخشی از ملت را افسون کرده تا به ادامهی سوزاندن، دار زدن و خوردنِ مغز جوانان وطن ادامه دهند.
این بار دیگر ملت در دنیای سینه به سینه، پوست و قلم، نامه و روزنامه، ضبط و نوار کاست زندگی نمیکنند. آنها که نخواستند هزینهی بیشمار بدهند و البته فریب دروغها را خوردند و یا افسونِ افسانهی ابلیس شدند، هر روز بیدار و بیدارتر میشوند و برای رزمی جانانه که نمیخواستند آماده میشوند.
درست است مارهای ضحاک هر روز مغز جوانان ما را میخورند اما این دورانِ سحر و نیرنگ به سر آمده و هر روز موجِ آگاهی چون سرریزِ بندی در رگهای هممیهنان میجوشد. دیری نمیپاید که دماوند بندخانهی ضحاکان دوران خواهد شد.
پیوست به پست: اختلال در اینترنت ایران در پی جهانی شدن طوفان توییتری #اعدام_نکنید