راضی حتی به ده شماره آغوش

 چشم‌ات زبانم را گرفته. کم می‌آورم وقتی قرار است پاسخ زبان شیرین تو را بدهم. میلرزم، گر می‌گیرم، سرم سنگین میشود وقتی پاسخی برای انتظارت ندارم. 

اما فکر می‌کنم و دوباره بلند می‌شوم تا نگاهت از من گرفته نشود. چاره می‌جویم تا صدایت دور نشود. پاسخ انتظار دیگری پیدا میکنم که سرم را دوباره روی شانه تو بگذارم، حتی اگر در آستانه‌ی در تا ده شمرده باشم.

نگاه شما

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s