در ترکیه افراد خارجی که میخواهند خون بدهند باید سه سال از مدت اقامتشون در ترکیه گذشته باشه. نمیدونم چرا همچین قانونی موجود هست اما یکی از حسرتهای بچههای پناهنده مسئول و پایبند به اصول مدنی-شهروندی، نداشتن امکان خون دادن در ترکیه است. با این وضعیتی که دارم، احتمالا یکی از معدود خون دادههای پناهنده و تنها همجنسگرایی میشم که بعد از سه سال اقامت در ترکیه رفته و خون داده.
خیلی خشمگینم و خشمم رو توی توییتی خالی کردم. بعدا که آروم تر شدم دیدم بهترین توییتم بوده که استقبال خوبی هم ازش شد. اگرچه هنوز خشمگینم.
مدتی هست از رک گویی و انتقادهای انتحاریم کم کردم، به خاطر چیزی به اسم مصلحت، شاید به خاطر منافع جمعی اما ظاهرا نه منفعت جمعی به دست اومده و نه منفعت شخصی حتی. واقعا تا آخر هفته اگر مسئولیتی از طرف افرادی که مسئولیت رو به تعریف خودشون سعی کردند به من تحمیل کنند ندیدم، همه چیزهایی که میدونم و باید به گوش دیگران برسونم رو فریاد میزنم. در این صورت میدونم کسی که همیشه بوده هست و کسی که در دوره های مختلف ضعیف میشه و الان به حاشیه رفته، در اون حاشیه غرق خواهد شد!
پینوشت:به دریا رفته میداند مصیبتهای طوفان را