در ساعات پایانی مذاکراتی تاریخی این پست را مینویسم، مذاکراتی که به گمانم با فشار مدنی و تلاش مردمی از صندوق رای گذشت و امروز به نتیجه خواهد رسید. در ساعاتی هستیم که رئیس سازمان انرژی اتمی گفته محدودیت را پذیرفته و اونها مانع پیشرفت هستهای ایران نیستند. حسن روحانی با شکر خدای خوداش گفته به وعده اتخاباتیاش عمل کرده و نیروی انتظامی گفته در کنار مردم آمادهی برگذاری جشن پیروزیست. از سوی دیگر روزنامه کیهان به عنوان یکی از مهمترین تریبون دلواپسان در انتقادی اظهار کرده با این توافق توان هستهای ایران نمایشی خواهد شد و زیر ساختهای تحریم باقی میماند.
مطرح کردن «حفظ زیرساخت تحریمها» از سوی دلواپسان به عنوان انتقاد از توافق احتمالی لوزان یکی از تلخ و طنز ترین طنزهای ِ تلخ ِ سیاسی ایران است. اگر رویه مذاکرات در دولت سید محمد خاتمی در رفع نگرانی آژانس و اقدامات بازدارنده برای ارسال نشدن پرونده به شورای امنیت سازمان ملل دنبال میشد، عملا زیرساختی برای تحریمها شکل نمیگرفت. تحریمهای سازمان ملل مشروعیت هر نوع تحریمی را به ایالتمتحده آمریکا داد. به راستی آنچه امروز شاهد آن هستیم از بین نمیرود؛ زیرا تجربهی موفق آمریکا در وضع پیچیدهترین تحریمهای نفتی، بانکی، صنعتی و…، زیرساخت تحریمهای آمریکاست و آنها با یک فوریت جدی از سوی کنگره میتوانند تجربهای که دولت احمدینژاد در اختیار آنها قرار داد را بار دیگر به کار گیرند.
میدانیم تعداد سانتریفیوژ به معنی بالا رفتن درصد اورانیوم غنی شده است و از طرفی تولید سوخت هستهای نیازمند ِ اورانیوم زیر پنج درصد است و غنیسازی اورانیوم بالای بیست درصد ضمن پر هزینه بودن اساسا ضرورتاش در مقابل به خطر افتادن امنیت ملی نباید باشد. اگر بحث استقلال را در نظر بگیریم و بگویم این حق یک کشور آزاد و مستقل است که دربارهی سرنوشت خوداش تصمیم بگیرد و اگر بگویم استکبار در شکل تازهی خود با فشار بینالمللی سعی دارد کشوری آزاد و مستقل را به سمت منافع خود هدایت کند، شاید درست باشد اما مگر ما بدون فروش نفت و صادرات میتوانیم بقا داشته باشیم؟ و یا مگر ما با وارد نکردن برخی از اقلام مانند غلات میتوانیم شکم مردم را سیر کنیم. چطور میتوانیم ادعای رفاه متناسب با یک کشور آزاد و مستقل را داشته باشیم اما ارتباط خودمان را با جهان قطع کنیم؟ قطعا استقلال یک «خانه» به عدم دخالت «همسایه» و سایر ساکنین دهکده است اما اگر من از تخممرغام به او ندهم و او از شیر گاواش چطور مراوده کنیم؟ وقتی من سرمایه و توانایی خریدن گاو ندارم بهتر نیست تا پیدا کردن سرمایه خریدن یک گاو با همسایهام مدارا کنم؟ دهکده جهانی بدون تعامل سازنده با ساکنان به ویژه ساکنان قدرتمند آن جای ناامنیست. برای امنیت خودمان باید در تعامل باشیم.
ضمن این که ما میتوانیم روی نقاط قوتمان مانند صادرات غیر نفتی مهمی همچون فرش، زعفران، پسته و… تمرکز داشته باشیم. پاکستان و ترکیه را میتوانیم به کمک گاز به خودمان وابسطه کنیم و به جای دادن نفت و گرفتن ِ برنج ِ بیکیفیت هندی، گاز بدهیم و کوه نور دریافت کنیم.
اگر چه این درست است که ماهیت جمهوری اسلامی در خطر بوده اما به نظرم این وضعیت به نوعی از دست ِ حاکمانی که خرد بیشتری نسبت به کاسبین تحریم داشتند خارج شده بود. در هر حال به نظر میرسد تلاش مردم برای شکست دادن لج ِ رهبر جمهوری اسلامی و کاسبین تحریم که به دلواپسان معروف شدند به نتیجه رسیده و امروز ما در نزدیکی یک پیروزی بزرگ هستیم. این پیروزی آغاز کنشگری مدنی مردم برای مطالباتی ملی مانند رفع حصر است اما پیش از این با توجه به نیاز ِ تصویب توافق هستهای از سوی مجلس شورای اسلامی، فشار افکار عمومی برای تصویب این توافق قدم اول ِ کنشگری پسا توافق است. از این روی جشن مردمی ِ پس از توافق اهمیت چندانی دارد و امیدوارم جامعه مدنی در این زمان ویژه توجهی ویژهای به کار گیرد.