از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رایت دهرا من هجرک القیامه
(بدرستیکه من از دوری تو دنیا را قیامت می بینم )
دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لنا العلامه
(اشکی در چشمانم نیست و این برای ما نشانه است )
هر چند کازمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه
(پشیمانی برای کسی که آزموده را می آزماید روا است)
پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه
(در دوری از او رنج است و در نزدیکی به او سلامت )
گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم
و الله ما راینا حبا بلا ملامه
(به خدا قسم هیچ عشقی را بدون ملامت ندیده ام )
حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین
حتی یذوق منه کاسا من الکرامه
(تا اینکه کاسه ای از روی کرامت از آن بنوشد )
#حافظ
با صدای محسن نامجو بشنوید
پینوشت:
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را
تا کی کند سیاهی چندین درازدستی
در گوشه سلامت مستور چون توان بود
تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
آن روز دیده بودم این فتنهها که برخاست
کز سرکشی زمانی با ما نمینشستی
عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ
چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی
#حافظ
پال مال آبی…؟؟؟! خیلی جرات داری!
لایکلایک
چرا خو؟ پال مال قرمز هم کشیدم از وقتی شروع کردم. از روزی دو پاکت گذشتم الان دوباره کنترلش کردم روزی هفت نخ شده.
لایکپسندیده شده توسط 1 نفر