یک ماه و ده روز از آخرین گزارشم میگذره و مشخصه در این مدت اتفاق ویژهای نیافتاده که شوقی برای گزارش کردن اون داشته باشم اما امروز یک احساس خیلی خوب از یکی از تصمیمات لحظهی چهارده داشتم، از ترک ِ سیگارم. یکی دیگر از دوستانم در دنیزلی سیگار رو البته نه به شکل ِ لب نمیزنم که به شکل کم کشیدن ترک کرده. او هم که بر عکس من به خودش میرسه، وزن اضافه کرده. اضافه وزن من خیلی زیاد بوده و بعد از سفر استانبول تصمیم جدی برای رژیم داشتم، تا حدود زیادی در گرفتن رژیم موفق بودم و همین طور تصمیم جدی برای باشگاه رفتن که با یک سری بیماریهایی مانند عفونت روده، سرماخوردگی و کمردرد حاصل از کار کردن بیش از اندازه این تصمیم عملی نشد. هزینه باشگاه در تریکه کمی بالاست. اطراف خانهام پر از باشگاههای خوب و مجهز است و باشگاهی که در یک پاساژ، مقابل مرکز ورزشی شهرداری دنیزلیست، برای سه ماه سیصد لیر برابر چیزی نزدیک به صد و چهل دلار میگیرد. اگر هزینههای جاریام به همین شکل پیش برود و قرارداد تازهای برای یک پروژهی جدید ببندم این عدد حتما تامین میشود. برای همین تصمیم گرفتم این هزینه را پرداخت کنم و تصمیم سوم در لحظهی چهارده بعد از چهار ماه و نیم عملی شود. اما تصمیم دوم مایع شرمساریست که باقی مانده، برای انگلیسی خواندن تمامی امکانات، برنامه و روش درست که با من سازگار هست رو میشناسم اما اقدام جدی نکردم. فیلم دیدن خوب پیش میره و کتاب خوندن به شکل متوسطی از سر گرفته شده. به نظرم در سال 2015 برای عملی کردن اقدامهایی که مایلم انجام بدم مصممتر شدم اما نتیجه در آخر پاییز معلوم میشود!
رفوزهی سال برای ورزش، نمرهی قبولی برای تماشای فیلم، نمرهی بد برای کتاب و زبان خواندن و نمرهی بسیار عالی برای ترک سیگار، دمام گرم!
پیوست به پست: پست ِ تصمیمات لحظهی 14: الان (14)
پینوشت: هیچ قائدهای همیشه درست نیست و کسی ملزم به رعایت قوائد نیست.