1. اعتراف میکنم از کارم راضی هستم، از جایی که زندگی میکنم، از سبک زندگیم اما راضی نیستم. مشکل محیط اطرف من نیست چون تفاوتها و رفتارهای ناپسند رو درک میکنم اما بعضی از اخلاقهام روی مخ خودمه. این که زبان نمیخونم، ورزش نمیکنم و روی تغزیهام کنترل به شکل سبک زندگی سالم ندارم.
2. اعتراف میکنم از این که بیش از حد راستگو هستم متنفرم، بهم آسیب زده و میزنه.
3. اعتراف میکنم اونقدر قوی هستم که آدمهای مغرور، متکبر، خود رای، و به اصطلاح خود […] پندار ازم دوری میکنند.
4. اعتراف میکنم هنوز هم نابود کننده بزرگ استعداد و مانع بزرگ موفقیت خودم هستم.
5. اعتراف میکنم تنهایی رو به شکل تنها بودن و خواست تنهایی دوست ندارم اما باهاش حال میکنم چون بهتر از با هر کسی بودن یا بهتره بگم با یک خری بودن هست. خیلی خوشحالم تنها هستم اما کسی کنارم نیست که بخواد برای رسیدن به موفقیتهاش پا روی من بذاره و وقتی در یک موقعیت بهتری قرار گرفت از من ببره تا با یکی دیگه پولوگامی بازیه خودش رو دربیاره.
کسی رو دعوت نمیکنم چون کسی نیست که بنویسه.
پیوست به پست: اعترافهای قبل از نود و یک رو پیدا نمیکنم اما این اعترافهای 91 و 92.
خارج از پست: زندگیم بدون زنگ تفریح در حال گذرانه اما هنوز شروع نشد.
اعتراف شماره پنجت به اعتراف شماره دو من نزدیکه!
لایکلایک
🙂
لایکلایک