ماه پیش بخش ایران کمیسیون حقوق بشر زنان و مردان همجنسگرا، ایگلهرک، برای نخستین بار با فراخوان طرحی به نام «برنامه همیاری مالی برای دگرباشان جنسی» از علاقهمندان در سراسر جهان بدون در نظر گرفتن اینکه از کدام قشر هستند، درخواست کرد تا ایدههای خود را در قالب یک طرح پیشنهادی (پروپزال) برای آنها بفرستند. فرصت این برنامه تمام شده است و مناسب میبینم به این بهانه به نکاتی درباره مساله مالی از حرکت برابریخواهی و حقطلبی الجیبیتیکیوهای ایرانی اشاره کنم.
کنشگری و دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی و جنسیتی به نسبت دیگر بررسیهای حقوق بشری درباره گروههای به حاشیه راندهشده ایرانی، نوپا و تازه کار است. اگرچه اشاره ساویز شفایی در آغاز دهه 50خورشیدی به مساله محرومیت آنچه افرادی با تمایلات جنسی یا شاید عاطفی به همجنس خوانده بود یک آغاز بوده اما حرکت جدی و سازمانیافته را گروه هومان با انتشار یک نشریه به همین نام در آمریکا شمالی راهاندازی کرد. از سال 1367 و انتشار نشریه هومان، پس از آن ماها و راهاندازی سازمانهایی مانند سازمان گی و لزبینهای پارسی (PGLO) در نروژ و بعدها سازمان دگرباشان ایرانی (IRQO) و انشعاب آرشام پارسی با نام راهآهن ایرانیان درباره پناهندگان دگرباش جنسی (IRQR) با تاثیرگذاری شبکهی وبلاگنویسان الجیبیتیکیو ایرانی ایجاد شد، ما شاهد اتفاقات دورهای و یا تاثیرگذاریهای دنبالهدار بسیاری بودیم. سازمانها، گروهها و افراد مستقل بسیاری در جهت انجام کاری با هر بهانه و انگیزهای توجه رسانهای و شبکهی داخلی یا کامینتی الجیبیتیکیو ایرانی را جلب کردند تا تجربیات آنها با امیدواری مورد بررسی قرار گیرد و درسی برای آینده باشد.
در این بین مهمترین مساله بودجه و هزینههای فعالیت بوده و هست. هیچ تحولی بدون هزینه مالی به وجود نیامده و نخواهد آمد. حتی مستقلترینها نیز نیاز به بودجه برای کنشهای آگاهیرسانی و هماهنگیهای تبلیغاتی داشته و دارند، چه با خودگردانی و چرخش مالی از جیب یکدیگر وچه به کمک افراد مستقل ِ ثروندمند، اما کسی نمیتواند نیاز مالی برای کنشهای تحولخواه را نادیده و یا کم اهمیت بداند. با توجه به محدودیتهای فراوان برای فعالیت در ایران که حتی شبکههای مستقل و زیرزمینی درباره دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی و جنسیتی شکل نمیگیرند، عمده هزینههای مالی به تبلیغات و کمک به پناهندگان در خارج از کشور واریز میشود. گروهی از طریق سازمانهای حقوق بشری بزرگتر برای درمان یا گذراندن خرج خود در دوران پناهندگی کمکمالی دریافت میکنند و گروهی نیز ممکن است با تعریف پروژه برای تالیف، ترجمه و یا راهاندازی یک سایت بودجهای از یک سازمان بزرگ یا بزرگتر دریافت کرده باشند.
شفافیت مالی و پرسش درباره میزان جمعآوری مالی و خرج آن از طرف کامینتی الجیبیتیکیو ایرانی همیشه حساسیتبرانگیز و مورد توجه بوده. بررسی دلایل این توجه و حساسیت دلیل این یاداشت وبلاگی نیست، موضوع ویژهتر از دیدگاه من نبودن ساز و کار بررسی شفافیت مالی در سازمانهای خیریهای ماست. همان طور که میدانیم سازمانهای مردمنهاد یا غیر دولتی (NGO) عموما دارای مجمع عمومی بوده و آن مجمع هیئت مدیره و مدیرعامل را انتخاب میکنند. تلاشم برای پیدا کردن اساس نامه ایگلهرک در سایت انگلیسی آنها بینتیجه ماند اما حدسام این است که ایگلهرک به شکل مجمع عمومی اداره میشود. دو سازمان دیگر یعنی ایرکو و ایرکر که دارای سابقه دادگاه و شکایت حتی از همدیگر هستند با هیئت موسس و هیئت مدیرهی دائمی بدون اشاره به گزارشهای مالی در بخش «فارسی» سایت خود، فعالیتشان را ادامه میدهند. در سایت آنها میتوانید ملاقاتهای عمومی یا مصاحبههای مختلفی از سوی مدیریت سازمان ببینید اما گزارش سالیانه و به ویژه گزارش مالی را نمیتوانید دریافت کنید. تنها نکته مثبت گزارش سالیانه ایرکر است که در این لینک اما به زبان انگلیسی موجود است. کمیسیون حقوق بشر زنان و مردان همجنسگرا (ایگلهرک) حداقل هر دو سال یکبار گزارش سالیانه و مالی خود را ارائه میدهد که از این لینک میتوانید دریافت کنید. برای مثال در گزارش سال 2006میلادی این کمیسیون، صفحه ده، پاراگراف آخر میتوانیم ببینیم سازمان ایرکو با کمک ایگلهرک شکل گرفته. در گفتوگوهای محفلی گفته میشود امنیت و مسائل امنیتی دلایل نوشته نشدن گزارش از سوی ایرکوست اما به پرسشهای بعدی پاسخی نمیدهند. همین طور ایرکر و آرشام پارسی را به تخلف مالی متهم میکنند اما از بررسی حقوقی یا انتشار و افشاگری از سندهایی که این واقعیت را نمایان کند طفره میروند.
به نظر میرسد عدم توجه جدی گروهها و فعالین مستقل الجیبیتیکیو به این سازمانها برای ارائه گزارش سالیانه به ویژه به زبان فارسی، بررسی گزارش بر اساس مسائل حقوقی کشوری که در آن ثبت شدهاند و نگرانی از وضعیت خود مثلا وضعیت پناهندگی، از جمله دلایل بیتوجهی این افراد به مساله مالی باشد. این بیتوجهی و عدم مسئولیتپذیری فعالین مستقل و افکار عمومی الجیبیتیکیو زمینه و بستر چنین جولانی را داده تا برای مثال در این سالها سازمانهای دیگری بیایند و بروند.
حالا بخش ایران ایگلهرک در ابتکاری غیرمنتظره حمایت گستردهای از طرحهایی برای رفع محرومیت و دفاع از حقوق الجیبیتیکیوهای ایرانی راهاندازی کرده. این موضوع در درجهی اول مسئولیت ایگلهرک را بالا میبرد. آنها کیسهای دارند که به دلیل تنها بودن در بخشش، ممکن است کیسهی خلیفه یا بیتالمال اقلیتهای جنسی و جنسیتی ایرانیان تعبیر شود که رعایت عدالت در بخشش هزینهها از این جهت مورد توجه قرار میگیرد. شاید به همین دلیل بوده که مدیران ایگلهرک تیم داوری را خارج از کارمندان و مدیران خود انتخاب کردهاند. این درایت و هوشمندی جای تبریک دارد اما هرگز نباید باعث بیتوجهی یا کمتوجهی فعال مستقل شود.
از سوی دیگر انتظارها بالا رفته به طوری که شاید افراد بدون دریافت جبران هزینه مالی اقدامی نکنند، اقدامی برای ایگلهرک و به طور کلی برای جامعه الجیبیتیکیوهای ایرانی. در ملاقاتی که با مدیر بخش ایران ایگلهرک داشتم این نقد را مطرح کردم که شاید طرح و اجرای چنین برنامهای برای جامعه ما زود باشد. استدلالام کمبود یا نبودن بودجه برای برنامههای مناسبی در گذشته بود و تصور میکردم شاید حمایت محفلی از ایدهها شاید فضا را برای اجرای گسترده برنامه همیاری به شکل فراخوان عمومی و جهانی محیا کند. ایشان آنطور که یادم میآید میگفتند بالاخره یک روزی باید این کار انجام میشد. از این جهت درست است و اشکال چندانی متوجه چنین اقدام پسندیدهای از سوی ایگلهرک نیست ولی این وظیفهی فعالین مستقل است تا روحیه کار داوطلبانه را در جامعه محروم و بدون دفاع ما نگهدارند و تقویت کنند.
همین جا میخواهم به عنوان یک وبلاگنویس از هیئت داوران بخواهم دقت بالایی برای تایید پروژههای مطرح شده داشته باشند. سرمایهای که ایگلهرک به میان ما آورده ارزشمند است، اولویتبندی آنها آن طور که در فراخوان خود مطرح کردند «طرحهای ارسالی باید به طور خاص در زمینه دفاع، پژوهش و اطلاعرسانی به نفع دگرباشان جنسی ایرانی باشند» و «در این برنامه، ایگلهِرک توجه ویژهای به طرحهای مربوط به مسائل بخشهای به حاشیه رانده شده جامعه دگرباش جنسی دارد»، این اولویت درست و واقعیست که باید برای این شناخت درست از جامعهی الجیبیتیکیوهای ایرانی به آنها تبریک گفت. کارهای پژوهشی متریالهای خام ما هستند که در دسترس نیست، دفاع از حقوق ما هنوز دغدغه اول است و اطلاع رسانی از سوی الجیبیتیهای ایرانی این روزها به کما رفته که امیدوارم به خاطر دست باز ایگلهرک، دهانی باز نمانده باشد و کار مستقل و داوطلبانه همچنان مانند گذشته بدون انگیزه و بهانه مالی ادامه پیدا کند، امیدوارم و امیدوارم ایگلهرک نیز در یک گزارش درباره طرحهای ارسالی شفافیت مالی و اطلاعرسانی درست را به همهی سازمانها و گروههای اقلیتی ایرانی بیاموزد. با امید به روزهای خوب منتظر گزارش آنها و خبرهای خوب هستم.
پیوست به پست: تصویر فراخوان ایگلهرک به زبان فارسی
خارج اس پست: از اینکه موضع خودم را به عنوان کنشگر مستقل و وبلاگنویس منتقد و معترض نگه داشتهام خوشحالم.
2 دیدگاه مال خودتان را بیفزایید