واقعا خشمگینم از دست افرادی که به مردم حق سوگواری نمیدن و چون خودشون پاشایی رو نمیشناختند و در تعجب از عشق ملت به این آوازهخوان هستند با کلیشهی «مردهپرستی» و «بتسازی» سعی دارند بگویند مردم ما «چیزی را که ما نمیفهمیم اشتباه فهمیدهاند» و ما بیشتر میفهمیم. اگر ایرانیان عموما هموفوب یا مردسلار هستند، اگر در هر چیزی اظهارنظر میکنند یا در مقابل ظلمی که بهشون میشه بیشتر از اقدام اعتراضی، غر میزنند و چند مشکل دیگر دارند اما مردماند و طرفدار میشوند. نمیفهمم چه زمانی این به اصطلاح کنشگران و روشنفکران[!] میفهمند مردم طرفدار میشوند و طرفدار حق شادی و سوگواری دارد. همین طور حکومت که هنوز نگاه امنیتی خود را به مردم از دست نداده و با اعتماد به نفس پاییناش لگد به شمع تجمع کنندگان میزند هم باید بداند نمیتواند عشق را در هر اشکالی به کنترل خود در بیاورد. عشق هوادار به هنرمند نیز یکی از آنهاست.
پیوست به پست: برخورد امنیتی پلیس با تجمعکنندگان مراسمهای خودجوش یادبود مرتضی از سوی مردم
خارج از پست:با توجه به تعیین نکردن فاصله زمانی در لحظهی چهارده، فعلا گزارشات لحظه چهاردهم رو هر دو هفته یک بار توی وبلاگم مینویسم.