ترکیبی شیمیایی که صورت را با تن میسوزاند، زیبایی را میشوراند و خون را در صورت دختران عقده میگذارد. اسیدپاشی که در اصفهان رخ داد یک حرکت زشت، ناپسند و جنایتکارانه بود اما موضوع امروز نیست. این عمل زشت بیشتر از طرف مردان ِ نادان جامعه برای سوزاندن صورتی مورد استفاده قرار میگیرد که عقدهی قدرت زیبایی دختری را در دل دارند.
اسیدپاشی در اصفهان را رسانهها و مردم در فضای نیمهباز ِ پس از بهار92، به مساله حجاب اجباری مرتبط دانستهاند. به نظر مردم و ناظران این اقدام از تندروی انحصارطلبانیست که امروز قدرت را از دست رفته میبینند. تحریک زشت افراطیون ِ متحجر مانند مصباحیزدی و ائمه جمعهای که نان ِ تحریک مردمان متدین را میخورند، قطعا یکی از تاثیرگذارترین عوامل چنین رویداد جنایتکارانهایست. بدون شک مساله حجاب اجباری که در قانون اساسی نیامده، میتواند در یک مجلس مردمی و با حمایت قاطع مردم از بین برود. این حمایت قاطع زمانی شکل میگیرد که خواست جامعه مدنی و طبقه متوسط مدرن شهری، بیشترین نزدیکی را با مردم سنتی و قشر متدین داشته باشد.
جامعه مدنی که پس از دوم خرداد شکل مناسبتری به خود گرفت امروز پس از بهار88 به جایی رسیده که حساسیت خود را در مسائل مختلف نشان میدهد. همین جامعه به کمک شبکههای اجتماعی درخواست عفو و بخشش را به مردم، کمکرسانی به زلزلهزدگان ِ ورزقان را به دولت و حتی مسئولیتهایی نیز به مردم و دولت آموزش میدهد.
در مقابل جنایت اسیدپاشی اصفهان جامعه مدنی با حساسیت موضوع را آنچنان پر رنگ کرد که عملا مسئولان دولتی نمیتوانستند در این باره سکوت کنند. آنها که از پشتپرده این اسیدپاشی مطلع بودند با نسبت دادن این اقدام زشت به آنچه «دشمن» میخوانند باز هم مساله را توطئهای از خارج عنوان داشتند و روی این حماقت همیشگی تاکید کردند. بدون شک انحصارطلبانی چون احمد خاتمی که پیش از این گفته بود برای مبارزه با بدحجابی باید خون ریخته شود، نمیتواند جز پاک کردن صورت مساله، تئوری توطئه و ایجاد وحشت برای رسانهها و مردم در جهت بریدن صدای اعتراض آنها کاری کند. قطعا مسئولیت اصلی چنین اقدامی حتی اگر خودسرانه باشد متوجهی آیتالله طباطبایینژاد و آیتالله رهبر امامان جمعه دائم و موقت اصفهان و امثال مصباح، علمالهدی و احمد خاتمیست. مردم اینها را میدانند و به خیابان آمدند و حتی نسبت به حجاب اجباری اعتراض کردند. حتی شوخی احمقانهای که گروهی با پاشیدن آب روی زنان عابر پیاده انجام دادند، باعث نشده شجاعت مدنی از دست برود و دقیقا برعکس ما شاهد تقویت حضور زنان و دختران معترض هستیم. شاید آنها وقتی برای اعتراض به خیابان میآیند یک لحظه به فکر حملهی اسیدی مزدورانی بیافتند که در عاشورا از روی مردم رد شدند اما باز هم برای استیفای حقوق خودشان شجاعانه حاظر میشوند.
همهی این اقدامات که خوب و موثر است مساله من برای نوشتن این پست نیست. دو ویدیو در شبکههای اجتماعی منتشر شده، یکی روسیاهی مرد ایرانیست و دیگری چالش چک زنانه. دو مرد ایرانی با به چالش کشیدن وجدان عمومی عملا در راستای مبارزه با سکسیزم قدم برداشتهاند، به ویژه ویدیو مردی که صورت خود را سیاه میکند و میگوید بابت ترمزهایی که پای دختران و زنان زده میشود رو سیاه است. شما در این ویدیو تاثیر موثر فعالان زن و مدافعان حقوق جنسیتی را میبینید که به شکل خلاقانهای از سوی مردم و جامعه مدنی به نمایش درآمده و بدون شک از صدهزار مقاله تاثیرگذارتر است. البته آن مقلات به ما این قدرت را میدهد تا بدانیم و بیشتر فکر کنیم اما چنین کنشهای خلاقانهای تلاشها را به ثمر مینشاند. در این جا به سهم خودم از این برادر عزیزم که با چنین کاری نشان داد هنوز هم شرف هست و میشود کاری کرد، سپاسگذارم.
پیوست به پست: رو سیاهی یک کاربر ایرانی از سکسیزم و مساله اسیدپاشی
خارج از پست: با دیدن این ویدیو تحت تاثیر قرار گرفتم و پست رو نوشتم.