هزیان ِ یک سرانگشت

یک بار دیگه موهام رو بسوزون. ازت خواهش می‌کنم فقط یک بار دیگه موهام رو بسوزون، بسوزون تا دوباره بهانه در سر ِ انگشت اشارم به تپش قلبم برسه. ازت می‌خوام دوباره فندکت رو توی موهام روشن کنی، وقتی حجم انبوه ِ موهام در سینه‌ی تو وقت ِ بوسیدنت کشیده شده. این کار رو بکن تا من بهارنه‌ی لذت ِ سادیسمی ِ مهربانانه‌ای رو از لذت‌گاه ِ ممنوعه به تندی ضربان ِ حس ِ گنگ ِ گم‌شده‌ی عشق بازی با معشوق بالا ببرم. فقط یک بار دیگه من و سرانگشتم را از مو‌های سرم به آتش بکش.

پیوست به پست: همن امشب که تو ترانه‌ای گفتی: فرامرز و اون!

خارج از پست: رویای خودمختاری ی‌پ‌گ امروز هزینه‌ی سقوط کوبانی را مطالبه می‌کند و رویای احیای چپ، مشت ایدلوژی متوحش سلفی را خواهد خورد.

نگاه شما

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s