اقلیت در این شماره دو پرونده دارد که ویژهی آن دربارهی ازدواجهای اجباری است. اجباری که جامعه و خانوادهی اکثریتسالار بر اقلیت مظلوم تحمیل میکند. دو نگاه روان شناسی لزبین و گی دارد به همراه مصاحبه با یک ترنس و دو مطلب جذاب دیگر از سامان و عماد.
پروندهی دیگر بهداشت لزبین نام دارد و توجه ویژهای به مسئله سلامت جنسی و روانی لزبینها کرده.
اما مثل شمارههای قبل درایت اقلیت همچنان در مسئلهی مهم «آشکارسازی» در سرویس ویژهی آن «راز اقلیت» ادامه پیدا کرده و همچنان محبوبیت خود را نزد مخاطب تشنهی اطلاعات کاربردی از مجلات اقلیتی افزایش داده. صدرا اعتمادی، روانشناس بالینی لزبین قدم آخر را در مقالهاش برداشته اما حتما این گام پایانی راز اقلیت نیست.
«باشگاه نویسندگان» به عنوان کلوپ قلم اقلیت و دفتر مقالات به عنوان مجمع نویسندگان و مترجمان اقلیت در کنار هم برای نوشتن و نوشتن و نوشتن و پس از آن خواندن پر قدرت ادامه میدهند.
در کتاب اقلیت مزدک زندیک درنگی بر پسران عشق نوشتهی قاضی ربیحاوی کرده. همچنین بازنشر جزوهی دیگری از پیفلگ را در این قسمت میخوانیم که زحمت ترجمهی آن را وارتان کشیده است. جزوهای که برای پدران و مادران ِ فرزندان اقلیتی است.
اما پیشنهاد اقلیت برای لحظههای اقلیتی را در فرهنگسرای اقلیت میخوانیم. آنجایی که آراز و نیما سروش از فیلم، ترانه، نماهنگ، کتاب و سایر محصولات فرهنگی برای ما پیشنهادهایی دارند. حتما پیشنهادهای ارسالی خوانندگان هم دیده میشود و در شمارههای بعدی منعکس خواهد شد.
تنها نکته منفی تمام شدن مطلب آرش سعدی است که به ما یاد میدهد چطور از تبع شعر خود به درستی و با اصول ادبیات استفاده کنیم. البته که دفتر شعر در این مجله بسته نمیشود و همچنان این سرویس ادامه خواهد داشت.
این شماره که پس از نوروز درامده چند بهاریه دارد که خواندنش حال و هوای بهار اقلیت را برای ما زنده میکند.
اقلیت همچنان اجتماعی-فرهنگی است و برای منتشر شدن منتشر نمیشود، برای گره گشایی منتشر میشود و مشخص است تحت تاثیر مجلاتی است که محمد قوچانی سردبیر آنها بوده (شهروند امروز، مهرنامه، تجربه، آسمان) و همین طور تیم همیشه همراه او (مریم شبانی و رضا خجسته رحیمی) در دورهی سوم شهروند امروز، اندیشه پویا و دانش روز. به امید پایداری همهی روزنامه نگاران ایرانی، از چاپی تا مجازی و از اکتریت تا اقلیت!
پیوست به پست:
دانلود شماره چهارم از مجله اقلیت در مدیافایر
زیر پنج مگ
ممنون شایان جان 🙂
لایکلایک