خاک تو سرشون

امین اگه بر گردیم به اون شبی که با هم تا خود صبح چت کردیم، یا برگردیم به چهار شنبه ای که اومدم تا درباره طرح تو حرف بزنیم، یا برگردیم به قرار تاریخی پارک ساعی، دوست داری چه کاری بکنیم که نکردیم یا چه کاری نکنی که کردیم؟
بچه ها تمام این ماجرا ها از درد و دل امین اومد و آتیشی که من گرفتم. امین گفت:
سایت دگرباش رو بستم.
گفتم: چرا؟
گفت: چون دوستان به من فشار اوردن تا ببندمش
من خیلی ناراحت شدم که به امین بسیار جوان سلیقه خودشون رو تحمیل کردن
به جای این که سعی کنن امین اندیشه درست رو پیدا کنه و خودش تصمیم بگیره، تحت فشارش گذاشتن
مثل خیلی از جنایت های دیگه ای که قیم ها در مقابل کسایی که فکر می کنند پایین دست خودشون هستند انجام میدن
بعد امین یه طرح داد که همه دگراندیشان جامعه دگرباش دور هم جمع بشن اما اونقدر کثیف بودن که همه رو به کیش خود پنداشتن و کار رو به این دعوا های شرف دار بردن
همه چیز از اون چت تا صبح من و امین شروع شد
ولی الان خیلی خوشحالم که انحصار و بت شکستیم
امیدوارم این شروع موفقیت آمیز با حذف تند رو ها و تند روی ها باعث رشد همه ما بشه
ولی جدا
خاک تو سرشون
چه کار هایی که نمی شد انجام بدیم
اگر سالم بودن و عاقل

این پست از بازنشر در وبلاگ پسر بازیابی شده است!

نگاه شما

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s