مرخصی

خدا سینا رو بیامورزه، بعد ماجرای اون رفتم مرخصی. دو ماه و چهارده روز نبودم. بعد برگشتم و چند ماه بعد با مهرشاد بی اف شدم. اما بعد از کات با مهرشاد یک ترس عمیق از تنهایی تو من به وجود اومد. قبلش تنهاترین تنهای جهان بودم و راضی از شرایط. یک ماه بعد از کات تصمیم گرفتم گوشیم رو خاموش کنم. در فاصله خریدن سیم کارت جدید، اتفاقی افتاد که نیاز بود در دسترس باشم. اون اتفاق باعث شناخت من از عمق احساسم شد. من همیشه در کم توقع ترین توقعات پیش میرم و پیش رفتم تا این که ترحم و تمسخر و ارسال تصویر غلط از خودم دیدم که باعث شد بیخیال دلیل نرفتنم به مرخصی بشم و در یک حرکت انتحاری رخت از لایف ببندم تا محکم تر بشم.
یاهو نمیام و لاگ های جی رو دنبال نمی کنم. فیسبوک شایان هم نمیرم و تنها هاتمیل رو چک می کنم. اگر کسی با من کار داشت و کارش هم مهم و خیلی هم بود… به میل من در هات میل
نامه ای بفرستد تا جواب بگیرد.
برای همه شما آرزوی استقامت و ثبات، همراه با مهربانی و مهربانی آرزو می کنم. امید وارم از زندگی خودتون لذت ببرید و به کسی آسیب نرسونیت. ایدولژی های خودتون رو پیدا کنید و در پوچی به سر نبرید و دست آخر… بگید: «خودمونو عشقه» 
داداش کمپلیت شما
شایان

7 دیدگاه مال خودتان را بیفزایید

  1. gharibe89 می‌گوید:

    man miam mozahemi tu hotmailet fot mikonam miram :))

    لایک

  2. شوالیه می‌گوید:

    من که می گم نروبوسس

    لایک

  3. نقطه چين ها. . . می‌گوید:

    رفتن آخرین چاره نیست..!یوسف

    لایک

  4. اندوه پرست می‌گوید:

    کاش نمیرفتی …حالا که میری … امیدوارم هر جا که هستی موفق باشی عزیزم …بووس

    لایک

  5. عرفان می‌گوید:

    کاش نمی رفتی…

    لایک

  6. عرفان می‌گوید:

    کاش نمی رفتی…

    لایک

  7. هملت می‌گوید:

    فکر نمیکنم رفتن راه حل خوبی باشهباش تا یاد بگیری… بیرون خبری نیست ها!!

    لایک

نگاه شما

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s