تا به شهر برسیم سر بر پاهای یار نهاده بود. قطره های شیطان باران، گریزان بر شیشه ماشین می لغزیدند. ماشین به میدان شهر رسید. چتر شش رنگ را باز کردند. آن ها دست بر شانه، شانه به شانه هم می رفتند و من با چشم خیس نوستالژی با آتش عشقشان گرم و سیاه مست تا خرابی، خیس می شدم. سقف رنگین کمان آن ها شب بودن آسمان بعد از روز را رنگین کرده بود.
پی نوشت: اگر کامنت نمی دم، اگر دیر آپ می کنم…، شرایط ندارم و منتظر یک معجزه نشستم.
پی نوشت بعدی: دریا تو شب وقتی وحشی میشه خیلی ترس داره. اما دوست دارم زنده دریای وحشی رو ببینم!
منتظر معجزه نشین، تو باعث شو معجزه ایی تو زندگیت رخ بده و تلاش کن.
لایکلایک
زیبا بود
لایکلایک
به به .. آقا شایان گل .. نبینم غمتو .. امید داشتن خیلی خوبه ..اما چشم به راه معجزه بودن .. فکر نمی کنم چندان عاقلانه باشه ..
لایکلایک
شایان گله!توکه به همه میگفتی چشم به راه معجزه نباشن وباید تلاش کرد،حالا از تو بعیده والا….شاخام رسید به آسمون! فکر کنم واسه همین بارون اومد.
لایکلایک
بارون خودش معجزستاینجا که بارون نیومدولی معجزه صبح در راههشاید فردا معجزه بارونم دیدم
لایکلایک
اونجا كه فكر كنم الان داره سيل مياد! بارون خوبه، اما وقتي همه زندگي كردن تو تهران رو مختل مي كنه ادم نمي دنه بايد شاد باشه يا ناراحت؟!***اميدوارم چتري به بزرگي عشق روي سرت باز بشه…
لایکلایک
شایان به چه زبونی بگممجردی رو عشق استزندگیتو بکن و لذتشو ببر
لایکلایک
سکوت وانتظارت حداقل بعد از این قضایا، منطقی و قابل درکه…اما امیدوارم زودتر کاملا با قضیه کنار بیای، شایسته خیلی بهتر از این احوالاتیهمیشه موفق، سربلند و شاد باشیعلی
لایکلایک
..شاید گفتنش تلخ باشه..اما معجزه خودش به وجود نمیاد..اون تویی که باید به وجودش بیاری…منتظرش هستیم!.. :-)یوسف
لایکلایک
سلامامیدوارم تو هم یه روزی به عشقت برسی و همیشه شاد باشی….دریا؛بارون،دوستشان دارم.موفق باشی
لایکلایک
مثل اینکه شمال حسابی بهت خوش گذشته که خبری ازت نیست این ورا …دنبال چتر شش رنگ می گردماما فعلا گیرش نیاوردمگیرش میارمآره …
لایکلایک