پست های پر طرفدار

به تازگی بلاگر ابزاری برای نمایش پربیننده ترین پست ها در کل، ماه ویا هفته طراحی کرده است. همراه ابزار آمار وبلاگ که یکی، دو ماه گذشته را نشان میدهد (یکی، دو ماه است راه افتاده) آن ها را در بلاگم ذخیره کردم. فکر می کردم پربازدید ترین پست، پست هایی باشند که در بلاگر نمایش داده شده اند اما دومین پست پربازدید نظر مرا جلب کرد. این پست را هم مهرشاد دوست داشت و خودش و کامنت دانی اش زندگی من است! 
یک بار دیگر نشستم و همه پست به همراه کامنت ها را خواندم. برایم جالب بود که مهرشاد برای این پست کامنتی نگذاشته بوده. کلا خواندن کامنت پسری که چند ماه بعد با تو ترای می کند و سپس همسر تو می شود، جالب است. اگر دوست داشتین پست های قبلی مرا بخوانید. این پست «غلطیدن های پیاپی» را دوست دارم اما از همه بهتر پست «عشق، محدودیت، همجنسگرا بودن (1)» بود. ای کاش آن زمان حوصله نوشتن بخش «محدودیت» و «همجنسگرا بودن» را داشتم. اما سینا…، سینا…، این درد جانگداز که پس از آن به ظاهر عشق جدانگداز آقای تیریستا پنا… آمده بود، در میانه توهم رضا…!
خوشحالم مهرشاد را دارم. بهترینی که همه عالم در کف او هستند. یکی از بهترین تعریف هایی که شنیدم و دوست داشتم از مهرشاد و من، تعریف آقای «استفراغ» حال حاضر و «روده» آن زمان بود. «مهرشاد بی اف خوبی برای تو است». من فکر می کنم مهرشاد برای من ساخته شده و من برای مهرشاد. ما برای زندگی با هم به دنیا آمدیم.
یک پستی هم داشتم که آن هم از بلاگ اسکای دوست داشتنی ام آمده و اینجا بازدید کننده زیادی داشته؛ «اصطلاحات لایف ما» و «اصطلاحات لایف ما (۲)» که باعث شد مهرشاد یک کتاب-پستی با نام جامع الروایات برای لایف بزند «رونمایی از کتاب!». حالا که فکرش را می کنم، می بینم ما آن زمان ها بحث های بهتری داشتیم. مرور خاطرات خوبه و خاطرات بلاگ شیرین ترین اون هاست. مخصوصا که اون زمان مهرشاد «داداشی هم حس من» بود و بس!

25 دیدگاه مال خودتان را بیفزایید

  1. رها می‌گوید:

    اگه شعر و قصه نمی گم , کس شعر که میگم:-):-)

    لایک

  2. شایان می‌گوید:

    در جواب رها:از دست تو! پسر خوب تو درّ می گویی، درّ گران. بووووووووووووووووس

    لایک

  3. مهرزاد قصه گو می‌گوید:

    وبلاگت اولین وبلاگgبود که میخوندم.یه روز توی lgbداشتی روی talk صحبت می کردی.در مورد وبلاگت هم گفتی pm دادم گفتم آدرسشو بده جیگر؟ آدرس دادی رفتم خوندمش.نیم بوسه دومیش بود که اون وبقیه رو از توی لینکهات پیدا کردم.یادش به خیر!

    لایک

  4. سیب کال می‌گوید:

    من پست رو خوندم به همراه کامنتاش،شاید دلیل رسیدن شما به همدیگه اون نفر سوم باشه که می گین اسمش سیناست.امیدوارم حالش خوب شه هر چند ام اس درد بدون درمان و سختیه

    لایک

  5. غریبه 89 می‌گوید:

    اوهوم .. اون پستاتونو قدیما خوندم .. الانم یه دیدی انداختم توشون .. تو و مهرشاد که قلمتون دست نخورده ، همونجور توپ و باحال مینویسین (فکر کنم هندونه گذاشتم زیر بغلتون:-)) ) اما این حرفت باعث شد یه نگاه به پستای قدیمم بندازم .. واقعن اون قدیما بهتر مینوشتم ..

    لایک

  6. dozdedelha می‌گوید:

    خوبه ديگهبلاگر امكانات مي‌ذاره و شما ديگه تحويل نمي‌گيري!

    لایک

  7. شایان می‌گوید:

    در جواب سیب کال:متاسفانه اون فوت کرده و البته با مهرشاد هم چت کرده بود. او قبل مرگش برای ما آرزوی موفقیت کرده بود و مهرشاد داداش سینا رو دوست داشت. شاید تو درست میگی. مهرشاد می گفت نوشته های من و سینا احساس خوبی بهش میداده و دوست داشته رابطه ای مثل ما داشته باشه!

    لایک

  8. persianglogs می‌گوید:

    همیشه وقتی جای خوبی ایستاده باشی مرور گذشته برات جالب و لذت بخشه ، خواستم بگم که الان جای خوبی ایستادین ،قدر هم رو بدونید و با کنارهم بودنتون به ما عزب(این کلمه نمیدونم چجوری نوشته میشه:)) ها امید بدید :)یادمه روزایی که فکر میکردم خیلی خوشبختم چقدر راحت درباره ی گذشته ای که زجرم داده بود فکر میکردم و لبخند میزدم الان دوباره اوون گذشته با همون دردش برگشته 🙂

    لایک

  9. رها می‌گوید:

    این کامنت واسه مینی بلاگه :کی گفته من آقا رها هستم ؟من شاید یک لزبین ایرانی ام !شایدم اصلا هومو نیستم !هرچی هستم حسود نیستم فقط یکم حسادت می کنم .این دو تا با هم خیلی فرق می کنه 🙂

    لایک

  10. dozdedelha می‌گوید:

    جواب رو برات نوشتم شايانم

    لایک

  11. صورتی می‌گوید:

    نظر هر شخصی برای خودش محترمه .وقتی من میگم از نظر فکری به پوچی رسیده یعنی معتقدم رسیده 🙂 حالا شما میگی نرسیده یعنی معتقدی نرسیده .(فلسفی شد ! )برای تم وبلاگ هم هر چند خودم مشکلی نداشتم ولی تم ساده ای انتخاب کردم که راحت لود بشه . ممنون

    لایک

  12. اشکان می‌گوید:

    خوبه که گاهی به گذشته نگاه کنیم…

    لایک

  13. سلام و خوشحالم که سایت شمارو می بینم بعضی از مطالب سایتتون که عمومی هست من می تونم استفاده کنم و اخرش برای منبع وبلاگ شما رو بدم خیلی ممنون منم تازه وبلاگ زدم اما به خوبیه شما نیست

    لایک

  14. شاهين می‌گوید:

    سينا فوت كرده ؟ چرا همه سينا ها اينقدر عجيب اند . اين وبلاگ بازي ها چه كارا كه نميكنه دي هي ميگن تو اخبار ازدواجاي اينترنتي ال و بله :)) همش دروغه بابا اينترنت يه دونه است موفق باشيد برم ببينم اين پستات چي بوده

    لایک

  15. مهرشاد می‌گوید:

    یادش به خیر …واقعا" دلم واسه قبل تنگ شده…بچه هایی که بودند و الان دیگه نیستند…وبلاگ هایی بود و الان دیگه نیست…همش خاطره ست، هم برای من هم برای تو،،خاطراتی کهبا وجود اینکه تو دنیای مجازی اتفاق افتادهولی شاید موندگاریشون خیلی بیشتر از دنیای عادی باشه…هه،،***من و تو بدون اینکه خودمون بخوایم با هم بودیم،خوشحالم که با همیم،عسل خان خودمیی!

    لایک

  16. مهرشاد می‌گوید:

    خودم رو کشتم تا کامنت گذاشتم!!الان دو روزه پنجاه دفعه این کامنتو نوشتم هی Error داده!خدا رو شکر این دفعه اومد..آخیششششش!

    لایک

  17. شایان می‌گوید:

    درجواب مهرشاد:این پنجمین باره که دارم می نویسم و امید وارم این جواب بیاد. —-عزیزم خودم الان آقای بلاگر رو دعوا می کنم تا دیگه از این کارا نکنه.آره…، یادش بخیره… اما حالا هم بلاگر های خوبی هستند که زیاد هم شدند. امید وارم بیشتر هم بشوند.

    لایک

  18. یوسف... می‌گوید:

    سلام…..

    لایک

  19. مهرداد می‌گوید:

    بازدیدا مثلا 200 نظر 2 تا …….

    لایک

  20. مهرداد می‌گوید:

    بازدیدا مثلا 200 نظر 2 تا …….

    لایک

  21. شاهين می‌گوید:

    اوضاع ؟ نه ولي ميسازيم چون دوستاي خوبي داريم

    لایک

  22. رها می‌گوید:

    در جواب مهرشاد:می دونم که رها تو لیست اون وبلاگایی که گفتی هست.رها که هنوز آپدیت میشه ؟!من که هنوز هستم و نرفتم !تعجبم اینه که چرا همچین حرفی زدی !حالت خوبه؟نکته تو هم این روزها مثل شایان شرین می زنی؟:-)

    لایک

  23. شایان می‌گوید:

    به رها:آقای رها! کامنت مهرشاد به شما ارتباطی نداشت. منظور همسر من کسایی بود که حالا حتی تو لینک های خودمون هم نیستند. یا حذف کردن یا ماه هاست نمی نویسند. شما چرا همه چی رو به خودت می گیری. نه رها تو لیست اون بلاگ ها نیست چون مهرشاد شما رو چند هفته ای هست که دنبال می کنه.ایشون حالشون از شما خییییلی بهتره!!!

    لایک

  24. Wicker Boy می‌گوید:

    راست میگی شایان,نسبت به وقتهایی که غرق خیال و آرزو بودم خیلی کمتر عمل کردم.من تا حالا اینترنتی سعی نکردم با کسی ارتباط داشته باشم.شاید به قول تو دیگه وقتشه دست به کار بشم,ترسو بذارم کنار,و با تمام وجود تلاش کنم. خیلی خوب راهنمایی میکنی,نظرات خیلی کمکم کرده تا حالا.ممنون." وقتی بزرگ شدیم، می خوایم بچه بشیم" این جملت خیلی زیبا بود,تا خوندم یادم اُفتاد به یه خاطره ای که 2 سال پیش تو یکی از دفترام نوشته بودم. به زودی پستش میکنم.بازم ممنون.

    لایک

  25. رها می‌گوید:

    به شایان :چقدر بد اخلاق !حالا چرا میزنی ؟ جنبه شوخی نداری بگو تا شوخی نکنم :-)تازگی یک جوری جواب میدی که احساس اسپم بودن بهم دست میده:-)

    لایک

نگاه شما

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s