
دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۸۹ مصادف است با ۲۷می روز مبارزه با هوموفوبیا.
وبلاگ پسر پیشنهاد کرده روبان صورتی رنگی را به بازو یا مچ خود ببندیم. پسر در پیشنهاد خود آورده است «نیازی نیست برای تمام روز یا حتی خارج از خلوت خود چنین کنید. مهم این است برای ساعتی یا حتی دقایقی به یاد تمامی دگرباشان ایرانی اینچنین کرده باشیم. مهم این است دقیقه ای حس کنید کاری می کنید که هم احساس دیگری در گوشه ای دیگر از ایران نیز آن را انجام می دهد.
این وبلاگ در نکتهای آورده است: اگر در این همدلی شرکت کردید می توانید با گرفتن یک عکس بدون اینکه چهره در آن مشخص باشد عکس را به آدرس ما: rezapesar@gmail.com ارسال کنید تا همینجا منتشر کنیم.
وبلاگ پسر پیشنهاد کرده روبان صورتی رنگی را به بازو یا مچ خود ببندیم. پسر در پیشنهاد خود آورده است «نیازی نیست برای تمام روز یا حتی خارج از خلوت خود چنین کنید. مهم این است برای ساعتی یا حتی دقایقی به یاد تمامی دگرباشان ایرانی اینچنین کرده باشیم. مهم این است دقیقه ای حس کنید کاری می کنید که هم احساس دیگری در گوشه ای دیگر از ایران نیز آن را انجام می دهد.
این وبلاگ در نکتهای آورده است: اگر در این همدلی شرکت کردید می توانید با گرفتن یک عکس بدون اینکه چهره در آن مشخص باشد عکس را به آدرس ما: rezapesar@gmail.com ارسال کنید تا همینجا منتشر کنیم.
مثلث صورتی:
مثلث صورتی نشان اردوگاههای اجباری کار اسرای جنگی آلمان در خلال جنگ جهانی دوم بود، که توسط حزب نازی برای مشخص کردن زندانیان مرد در بازداشتگاهها مورد استفاده قرار گرفت و نمایانگر هوموسکشوال بودن فردی بود که با این نشان مشخص میشد.
قبل از جنگ جهانی دوم، صورتی که رنگ منشعب شده از رنگ مردانه قرمزبود، رنگی نبود که همیشه مورد استفاده مردان قرار گیرد، زیرا استفاده از آن این معنی را میداد که مرد پوشنده لباس صورتی، جندر زنانه دارد و علاقهمند به برقراری ارتباط با دیگر مردان است.
در زندانهای نازی هر زندانی ناگزیر بود یک مثلث روی ژاکت و لباسش نصب کند. رنگی که برای گروهش تعیین شده بود؛ به طوری که هر گروه و دستهای با رنگی خاص مشخص میشد، مثلا یهودیان می بایست مثلث زرد را بر روی پیراهن و شلوار خود نصب کنند و زنان همجنسگرا (لزبینها) بیشتر با مثلث مشکی شناخته میشدند.
در اردوگاههای حزب نازی افراد بر اساس مثلث تعیین شده شناسایی میشدند.
از لزبینها سخن به میان آمد؛ مدرک مستدلی دال بر شکنجهی لزبینها در طول اسارت تحت عنوان مثلث مشکی وجود ندارد، تنها یک سند که در بایگانی «روزنبرگ» کشف شده از شکنجه و آزار و اذیت یک لزبین به نام «خانم ماری پانچر» سخن به میان میآورد که با توجه به مستندات همین مدرک؛ بیشتر به نظر میآید شکنجهی وی به خاطر اجداد یهودیاش بوده تا همجنسگرا بودنش.
مثلث صورتی وارونه، ابتدا نشان شرمآوری به حساب میآمد، اما بعدها به یک نماد بینالمللی برای گی پراید و نهضت دفاع از حقوق همجنسگرایان تبدیل شد و دومین وجه و نماد کوئیر به پرچم رنگین کمان اختصاص داده شد.
زندانیان با یک مثلث صورتی وارونه به عنوان همجنسگرای مرد (گی) شناخته میشدند، درطی جستوجو و دستگیری همجنسگرایان، پیش میآمد که همجنسگرایانی برای فرار از شکنجههای وحشتناک نازیها تن به ازدواج با غیر همجنس خود میدادند.
اکثر محبوسین درزمان سلطه نازیها، به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشدند با این وجود همجنسگرایان مردی بودند که با توجه به «پاراگراف 175» بیشتر به زندانهای معمولی فرستاده میشدند، در حقیقت بیشترین آمار شکنجهها و مرگ و میر همجنسگرایان در اردوگاهای کار اجباری و زندانها مربوط به افرادی میشد که هم مثلث صورتی و هم مثلث زرد را داشتند؛ یعنی افرادی که هم همجنسگرا و هم یهودی بودند.
«ریچارد پلانت» که دربارهی وضع هوموسکشوالها در اردوگاههای کار اجباری تحقیقاتی کرده است وی وضع این گروه را اسفبار و برخورد با همجنسگرایان را وحشیانه توصیف کرده است. بر اساس نظر پلانت تعداد مردان همجنسگرای محبوس بین سالهای 1933 تا 1944 بین 000/50 تا 000/63 نفر تخمین زده شده است.
بعد از جنگ جهانی دوم زندانیان اردوگاهها آزاد شدند؛ اما در واقع افراد با مثلثهای صورتی را نه دولت جدید آلمان که کشورهای مستقر در جمهوری فدرال آزاد کردند .
به طور مثال، آقای «هینز دارمر» گی علنی بازداشت شده در زمان نازیها در مجموع 20 سال اسارت را؛ اوایل در اردوگاهای کار اجباری نازی وسپس در زندانهای جمهوری جدید آلمان بعد از پایان گرفتن جنگ، تحمل کرد، اسارت آقای دارمر و امثال ایشان بعد از جنگ را به خاطر پاراگراف 175 می دانند.
قانون موسوم به پاراگراف 175که در زمان اقتدار نازیها به تصویب رسید؛ هوموسکشوال بودن را از یک تابوی اجتماعی به جرم جزایی تعریف میکند؛ این قانون به همان صورت تا 24 سال بعد از جنگ و شکست نازیها همچنان دست نخورده باقی ماند.
این قانون بعد از گذشت سالها از حکومت نازی تغییر داده شد و نهایتا در سال 2002 میلادی دولت آلمان عذرخواهی رسمی خود را از جامعه هوموسکشوال ابراز کرد. امروز کمتر از 10 نفر از آن زندانیان شناخته شده با مثلث صورتی در قید حیات هستند.
از سال 1970 میلادی مثلث صورتی به صورت یک نماد رسمی برای اعتراض به نقض حقوق همجنسگرایان بدل شد که در سال 2000 فیلم مستندی به نام پاراگراف 175 در این رابطه ساخته و به نمایش عمومی درآمد.
از مثلث صورتی به عنوان یکی از پایههای اصلی طراحی بنای یادبود هوموسکشوالیته در آمستردام استفاده شده است، یادگار هولوکاست گی و لزبینها در سیدنی مثلث صورتی است و پارک مثلث صورتی در کاستروی سانفرانسیسکو بازدیدکنندگان فراوانی را به خود اختصاص داده است؛ همه و همه اینها برای اعتراض به ندیده گرفتن طبیعیترین حق همجنسگرایان در ادوار مختلف تاریخ، تبدیل به فریادهای سمبلیک شدهاند.
منابع:
http://www.lambda.org/
http://en.wikipedia.org/wiki/Portal:LGBT
قبل از جنگ جهانی دوم، صورتی که رنگ منشعب شده از رنگ مردانه قرمزبود، رنگی نبود که همیشه مورد استفاده مردان قرار گیرد، زیرا استفاده از آن این معنی را میداد که مرد پوشنده لباس صورتی، جندر زنانه دارد و علاقهمند به برقراری ارتباط با دیگر مردان است.
در زندانهای نازی هر زندانی ناگزیر بود یک مثلث روی ژاکت و لباسش نصب کند. رنگی که برای گروهش تعیین شده بود؛ به طوری که هر گروه و دستهای با رنگی خاص مشخص میشد، مثلا یهودیان می بایست مثلث زرد را بر روی پیراهن و شلوار خود نصب کنند و زنان همجنسگرا (لزبینها) بیشتر با مثلث مشکی شناخته میشدند.
در اردوگاههای حزب نازی افراد بر اساس مثلث تعیین شده شناسایی میشدند.
از لزبینها سخن به میان آمد؛ مدرک مستدلی دال بر شکنجهی لزبینها در طول اسارت تحت عنوان مثلث مشکی وجود ندارد، تنها یک سند که در بایگانی «روزنبرگ» کشف شده از شکنجه و آزار و اذیت یک لزبین به نام «خانم ماری پانچر» سخن به میان میآورد که با توجه به مستندات همین مدرک؛ بیشتر به نظر میآید شکنجهی وی به خاطر اجداد یهودیاش بوده تا همجنسگرا بودنش.
مثلث صورتی وارونه، ابتدا نشان شرمآوری به حساب میآمد، اما بعدها به یک نماد بینالمللی برای گی پراید و نهضت دفاع از حقوق همجنسگرایان تبدیل شد و دومین وجه و نماد کوئیر به پرچم رنگین کمان اختصاص داده شد.
زندانیان با یک مثلث صورتی وارونه به عنوان همجنسگرای مرد (گی) شناخته میشدند، درطی جستوجو و دستگیری همجنسگرایان، پیش میآمد که همجنسگرایانی برای فرار از شکنجههای وحشتناک نازیها تن به ازدواج با غیر همجنس خود میدادند.
اکثر محبوسین درزمان سلطه نازیها، به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشدند با این وجود همجنسگرایان مردی بودند که با توجه به «پاراگراف 175» بیشتر به زندانهای معمولی فرستاده میشدند، در حقیقت بیشترین آمار شکنجهها و مرگ و میر همجنسگرایان در اردوگاهای کار اجباری و زندانها مربوط به افرادی میشد که هم مثلث صورتی و هم مثلث زرد را داشتند؛ یعنی افرادی که هم همجنسگرا و هم یهودی بودند.
«ریچارد پلانت» که دربارهی وضع هوموسکشوالها در اردوگاههای کار اجباری تحقیقاتی کرده است وی وضع این گروه را اسفبار و برخورد با همجنسگرایان را وحشیانه توصیف کرده است. بر اساس نظر پلانت تعداد مردان همجنسگرای محبوس بین سالهای 1933 تا 1944 بین 000/50 تا 000/63 نفر تخمین زده شده است.
بعد از جنگ جهانی دوم زندانیان اردوگاهها آزاد شدند؛ اما در واقع افراد با مثلثهای صورتی را نه دولت جدید آلمان که کشورهای مستقر در جمهوری فدرال آزاد کردند .
به طور مثال، آقای «هینز دارمر» گی علنی بازداشت شده در زمان نازیها در مجموع 20 سال اسارت را؛ اوایل در اردوگاهای کار اجباری نازی وسپس در زندانهای جمهوری جدید آلمان بعد از پایان گرفتن جنگ، تحمل کرد، اسارت آقای دارمر و امثال ایشان بعد از جنگ را به خاطر پاراگراف 175 می دانند.
قانون موسوم به پاراگراف 175که در زمان اقتدار نازیها به تصویب رسید؛ هوموسکشوال بودن را از یک تابوی اجتماعی به جرم جزایی تعریف میکند؛ این قانون به همان صورت تا 24 سال بعد از جنگ و شکست نازیها همچنان دست نخورده باقی ماند.
این قانون بعد از گذشت سالها از حکومت نازی تغییر داده شد و نهایتا در سال 2002 میلادی دولت آلمان عذرخواهی رسمی خود را از جامعه هوموسکشوال ابراز کرد. امروز کمتر از 10 نفر از آن زندانیان شناخته شده با مثلث صورتی در قید حیات هستند.
از سال 1970 میلادی مثلث صورتی به صورت یک نماد رسمی برای اعتراض به نقض حقوق همجنسگرایان بدل شد که در سال 2000 فیلم مستندی به نام پاراگراف 175 در این رابطه ساخته و به نمایش عمومی درآمد.
از مثلث صورتی به عنوان یکی از پایههای اصلی طراحی بنای یادبود هوموسکشوالیته در آمستردام استفاده شده است، یادگار هولوکاست گی و لزبینها در سیدنی مثلث صورتی است و پارک مثلث صورتی در کاستروی سانفرانسیسکو بازدیدکنندگان فراوانی را به خود اختصاص داده است؛ همه و همه اینها برای اعتراض به ندیده گرفتن طبیعیترین حق همجنسگرایان در ادوار مختلف تاریخ، تبدیل به فریادهای سمبلیک شدهاند.
منابع:
http://www.lambda.org/
http://en.wikipedia.org/wiki/Portal:LGBT
یکشنبه 26 اردیبهشت ماه سال 1389
کامنت های این مطلب در بلاگ اسکای:
هیچ کامنتی دریافت نشده است.