آن کس که نداند

توی بحث‌های عشق٬ یک سوالی داشتم که حالا با قاطعیت بهش جواب می‌دم. این که آیا ابزار چت٬ یاهو ویا به طور کلی نت در عاشقی نقش ایفا می‌کند یا خیر؟
نت شاید زمینه ساز بشود٬ اما در ملاقات هاست که دو طرف به عشق می‌رسند. اگر خبری در نت هم باشد٬ بیشتر جو گیری است.
با شجاعت تمام اعتراف می‌کنم من هرگز عاشق نشدم. شاید این جمله‌ام تبعات سنگینی برام داشته باشه اما اعتراف این حقیقت به حالم کمک می‌کند.
اما چه طور شد این جمله را که ماهاست به‌آن رسیدم با قاطیت تمام در بلاگم فریاد می‌زنم؟
داشتم تست های بلی-خیر رو برای معافیت می‌زدم که یک‌هو تپش قلب گرفتم٬ بیتاب شدم٬ دوست داشتم برم توی حوض آب یا این که راه برم. دوست داشتم هوای تازه می‌خوردم. پوستم نسیم خنکی رو حس می‌کرد. دیگه تمرکز برای جواب دادن به سوال های مسخره رو نداشتم. یک-سوم اون‌ها رو جواب دادم و سریع از مطب خارج شدم. از پارک ساعی تا چهاراه ولیعصر رو با همون حال قدم زدم و همش «عادت» شادمهر عقیلی رو گوش می‌کردم. بعدش ترمینال غرب و سر کلاس به موقع رسیدم. توی قزوین هم پیاده روی کردم تا رسیدم خونه اما باز حالم بد بود و نمی‌دونستم چرا… .
نیمه شب که پی-سی رو شاد دان کردم و به تخت تنهاییم هام رفتم٬ فهمیدم علتش اون پسره بود. همونی که این چهار جلسه سعی کردم نبینمش. همونی که چشم تو چشم شدیم توی مطب و من کپ کردم و اون سرش رو برگردوند. همونی که به همه سلام داد و من سرم رو از برگم بالا نیاوردم تا جواب سلام بدم. فکر کنم عاشق شدم و خبر ندارم. یا شاید هم این هم یک جوگیریه. اما تاحالا اینقدر تپش قلب نداشتم.
آن کس که بداند و نداند که بداند بیدار کنیدش که بسی خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند
سه شنبه 7 اردیبهشت ماه سال 1389
کامنت های این مطلب در بلاگ اسکای:
سنگ
سه شنبه 7 اردیبهشت ماه سال 1389 ساعت 02:50 AM
یه کاری برایِ من می کنی ؟اینبار که تویِ مطب دیدیش باهاش حرف بزنشاید تو اونی باشی که اون می خوادواون نیمۀ تو
http://opticalstory.wordpress.com/
درجواب:

–>
غریبه۸۹
چهارشنبه 8 اردیبهشت ماه سال 1389 ساعت 5:32 PM
وای که چقدر قشنگه این احساس .. یه حس پاک و بی گناه .. عاشق شدنو می گم .. اینکه آدم خودشو از اون پنهون میکنه ..گمان نمی کنم که این هم یک هوس باشد ..
http://gharibe89.blogfa.com/
درجواب:

–>
Hot
یکشنبه 12 اردیبهشت ماه سال 1389 ساعت 3:57 PM
وای ماشالا شایان…بزززززن…ببینم اونی که ازش حرف میزنی من که نیستم؟ looooooooool

درجواب:

–>
رضا-40ساله
سه شنبه 14 اردیبهشت ماه سال 1389 ساعت 10:04 AM
کمکی از دست من بر می یاد
http://khoosheh3.blogfa.com/
درجواب:

–>
Hot
چهارشنبه 15 اردیبهشت ماه سال 1389 ساعت 4:22 PM
Shayan Chera blogeto update nemikoni?! Ta jayi ke man ettela daram testhaye Jadid dadi….dar zemn fek konam rasoli comment dade….loooool

درجواب:رسولی ۳۰ سالشه یا ۴۰؟ حرفا میزینی. حس آپیدن نیست

[ثانیه ای بعد آپ کردم]

نگاه شما

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s