شادم٬ به وقت یک ترانه

lحمدبخوان برایم تا با چرخشی ناگهانی دستانت را در دستانم بچرخانم. بخوان تا تو را بچرخانم. به‌چرخ تا چرخ گردون را بچرخانم. بخوان تا بخوانمت.
شانه‌ات را بالا بیانداز٬ همچون من. کمرت را آرام نگذار٬ همچون من. در صورتت اشوه گری کن٬ همچون من. با من٬ بر من٬ در من بخوان. برایم کمی ترانه بخوان تا شاد باشم.
برای محمد
شنبه 19 دی ماه سال 1388
کامنت های این مطلب در بلاگ اسکای:
فرشاد
شنبه 19 دی ماه سال 1388 ساعت 1:13 PM
طلوع طلایی طراوت طوبی طلایه دار طنین طریقت طیبان است.
http://eslamshahrg.blogfa.com/
درجواب:

–>
مهرشاد
شنبه 19 دی ماه سال 1388 ساعت 2:44 PM
غروب غم هایت را به هر قیمتی خریدارمچون طلوع شادی هایت را از ته دل آرزو دارم…قشنگ بود.راستی محمد کیه؟! هان؟ هان ؟ هان؟؟؟؟/
http://hayat-khalvat.blogfa.com/
درجواب:

–>

نگاه شما

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s