عشق، محدودیت، همجنسگرا بودن (1)‏

بخش اول: عشق
در پست سردرگمی(1) به چالش های پیشروی زندگیم ام پرداختم. علت اصلی این چالش ها و سردرگمی به وجود آمده، نداشتن تعریف واقعی از عشق و به کار گیری این پدیده در رندگی روزمره ام بود. با این مقدمه می خواهم بعد از تعریف عشق به چگونگی آن در زندگی همجنسگرایان ایرانی بپردازم تا شاید بعد از این پست های سگانه، در پست سردرگمی(2) با نتیجه گیری برای ادامه راه زندگی ام به تصمیم درستی برسم.
بابک احمدی در تعریف عشق می گوید: «عشق لذتی مثبت است که موضوع آن زیبایی است». اگر مقاله ویکی پدیا (دانشنامه آزاد) درباره عشق را خوانده باشید، درمفهوم آن را انتزاعی میداند که «تجربه کردن آن بسیار ساده تر از توصیفش است». بدیهی است که عشق در مقابل نفرت، شهوت و درگرو ایثار است. صلح طلبی و حس دوست داشتن تمام دنیا از جمله احساسات یک عاشق است که شاید احساسات شاعرانه هم نامیده شود.
اما اگر تمام این بحث ها را کنار بگزاریم و به انواع عشق بپردازیم، شاید بتوانیم راه خود را در پیداکرن عشق و معشوق بیابیم. اگر بگویم عشق به 4دسته اشیاء، موجودات زنده، انسان و ماوراء تقسیم میشود، بیراه نگفته ایم. اگر به خانه ای که در آن زندگی می کنیم و یا عروسکی که از کودکی هرشب با خود به خواب می بریم علاقه داریم، حتما و قطعا عاشق آن شیء هستیم. یا یک گل خانه یا یک حیوان و حتی به دین یا خداوند.
اما مناقشه برانگیز ترین نوع عشق، عشق به هم نوع (انسان) است. در این نوع عشق هم چند دسته بیان شده. البته من نظر شخصی خودم را می نویسم.
عشق به خانواده از این دسته است. گاهی ما دلبسته اعضای خانواده خود می شویم. والدین، خواهر یا برادر و فرزند. اگر دوستان را به این گروه اضافه کنیم و به یاد داشته باشیم که باتوجه به نبودن «س ک س فامیلی» در گرایشات جنسی و معرفی آن به عنوان یک انحراف جنسی، در هیچ یک از این گروه ها هیچ رابطه جنسی هرگز به وجود نمی آید. پس این همان عشق افلاطونی است. عشق افلاطونی را عشقی می گویند که در آن از غریزه جنسی یا ارضای آن خبری نیست.
دومین عشق به انسان بعد از عشق افلاطونی را من عشق رمانتیک می نامم. البته در مقاله ویکی پدیا نیز شاهد اینگونه تقسیم بندی ها هستیم. حالا در این عشق ها و یا در یکی از این عشق ها باز دسته ای دیگر را می بینم که اشاره کوچکی به آن میکنم و شما در کامنت ها می توانید مرا از نظر خود آگاه کنید.
عشق پاک: عشقی است معصومانه و بدون معصیت. در این نوع عشق فردی لباخته میشود و دلیلش را نمی داند و زندگی اش از ریتم خود می افتد و تا رسیدن به معشوقش در آشفتگی به سر میبرد. او هرکاری برای رسیدن به معشوقش می کند اما انسان یا ارزشهای انسانی را زیر پای نمیگزارد. با هر جنسی، دارای حس لطیف و شاعرانه میشود و نمی تواند به کسی ظلمی کند.
عشق مشروط: از نامش مشخص است. در گرو شرایطی و مشروط به آن پیمانی بسته میشود. اکثر عشق هایی که در ملاقات های برای ازدواج به وجود می آید از این دست است. مثلا معشوق در شرایطی عاشقش را دوست دارد که بتواند ادامه تحصیل بدهد و یا اینکه عاشق از معشوقش می خواهد تا با چادر درخیابان ها ظاهر شود.
عشق جنسی: نوعی دوست داشتن که تنها برای برقراری ارتباط جنسی است. در این نوع از عشق، هیچ یک از طرفین، سرنوشت طرف دیگر را سرنوشت خود نمی داند. آنها بعد از ارضای جنسی خود به کار های روز مره می رسند و هر روز درپی یافتن یک شریک جنسی بهتر هستند.
عشق یک طرفه: زمانی که یک فرد به کسی دل ببندد و فرد دیگر از ان خبر نداشته باشد و یا از عشقش متنفر باشد، عشقی یک سویه شکل می گیرد. من این نوع عشق را خطرناک ترین آنها میدانم. عاشق مورد توجه قرار نگرفته دست به هرکاری می زند تا به معشوقش برسد. خودکشی و یا دگر کشی(معشوق یا رقیب عشقی) از جملع قربانیان این گونه عشق ها هستند.
موارد بالا در عشق افلاطونی صدق می کند اما از این به بعد تنها در عشق رومانتیک است.
عشق مذهبی: باز از نامش مشخص است. این نوع عشق با توجه به ماهیت دین که قدرت اندیشه را به صورت غیرمسقیم سلب میکند٬ با تعصب روبه رو است. سخت می توان این نو عشق را با اندیشه کنار هم گذاشت.
عشق لحضه ای: لذت بخش ترین نوع عشق. شاید همه ما با هر گرایش جنسی آن را تجربه کرده ایم. در لحضه از کسی خوشمان می آید و می خواهیم به او برسم. ادامه آن به یکی از عشق های بالا می رسد.
فکر میکردم شاید بتوانم مقاله ای کامل بنویسم. اما حالا موضوعی را که قصد مطرح کردنش را داشتم -به دلیل گستردگی- به سه پست تقسم کردم و البته میدانم قسمت هایی از مطالب را جا انداخته ام. بدیهی است که فلسفه و موارد مربوط به آن را نمی توان تعریف کرد و عشق، این کلیشه ترین موضوع جهان فلسفی ترین -از نظر نویسنده این مطلب- موضوع تاریخ بشریت است. شاید نوع دیگری از عشق وجود دارد اما من دیگر به یادم نمی آورم.
پنج شنبه 26 آذر 1388

1 دیدگاه مال خودتان را بیفزایید

  1. مهرزاد قصه گو می‌گوید:

    ایول شایان!

    لایک

نگاه شما

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s